سئوی محلی یا لوکال سئو ممکن است مفیدتر از آنچه فکر میکنید باشد.
لوکال سئو به طور عمومی یعنی هر نوع بهینهسازی در راستای جذب ترافیک از جستجوهایی که موقعیت مکانی در آنها مهم بوده است. جستجوهایی که جستجوگر، قصد انجام کار یا برقراری ارتباط از طریق یا به واسطهٔ موقعیت مکانی کسبو کار شما را دارد. جستجوهایی مثل اینها: کافی شاپ نزدیک، کله پزی غرب تهران، لوله کشی مشهد راهنمایی، بهترین رستوران اهواز.
برای لوکال سئو از ثبت کسبوکار خود در گوگل (Google My Business) شروع کنید. چند فرم ساده را پر کنید تا مشخصات کسبوکار شما با جستجوی برند، در گوگل نمایش داده شود.
با ثبت کسبوکار، گوگل مشخصات کسبوکار شما را نمایش میدهد.
لوکال سئو مساوی با ثبت کسبوکار در گوگل نیست. برای رتبه گرفتن در لوکال سئو، تمام تکنیکها و موضوعات عمومی سئو پابرجاست. وبسایت سریع و مناسب موبایل، سئوی فنی و داخلی، بکلینکها همگی سر جای خود هستند. اما در سئوی محلی، مفهوم ذکرشدگی (Citation) اهمیت زیادی دارد.
هرکجا که نام، شمارهٔ تلفن و آدرس کسبوکار شما در صفحات وب ثبت شود، مورد توجه گوگل خواهد بود. حتی اگر لینکی به وبسایت شما داده نشود.
میزان تاثیرگذاری سیگنالها لوکال سئو / درصدها و تصویر از Backlinko.com
جدا از اینها، موضوعات و تکنیکهای دیگری نیز برای سئوی محلی مورد توجه هستند.
– تولید محتوای متناسب با جستجوی موقعیتمحور
– ثبت وبسایت در آگهینامهها
– ثبت مشخصات کسبوکار (NAP / Name, Address, Phone Number) در وبسایتهای مختلف
– دریافت نقد و بررسی یا کامنت در صفحهٔ کسبوکار در گوگل
– ایجاد بک لینک با متن لینکشده (Anchor Text)، حاوی موقعیت مکانی
– استفاده از اسکیما مارکآپ (Schema Markup) برای کسبوکار محلی
دیگر موقعیتهای تبلیغات در گوگل
تصاویر زیر را در اندازهٔ بزرگ مشاهده و با هم مقایسه کنید.
جستجوی «buy iphone 11» از اِمریکا
جستجوی «خرید آیفون ۱۱» از ایران
به حجم تبلیغات و کادرهای گوناگون موجود در نسخهٔ انگلیسی دقت کنید. به سختی میتوان صفحهای مشابه در نتایج فارسی پیدا کرد.
تبلیغات و استفاده از ابزارها و موقعیتهای تبلیغات در گوگل، محدود به سئو نیست؛ اگر سئو را مشخصا بهینهسازی برای جذب ترافیک طبیعی (Organic Search) تعریف کنیم.
هرچند بسیاری از درها به روی ایران و ایرانی بسته است، اما هیچگاه سئو را با تمام آنچه میشود انجام داد اشتباه نگیرید. تبلیغات در گوگل و فعالیتهای رسانهای میتوانند حضور و بروز برند و کسبوکار شما در گوگل را گستردهتر کنند. انتخاب و اولویتبندی بین امکانات و راهکارهای بازاریابی و تبلیغات در گوگل، باید با دقت و بر اساس منابع صورت بگیرد.
شبکههای اجتماعی مثل محتوا، یا ایمیل، میتوانند کانالهای مجزایی باشند. اما استراتژی عمومی بازاریابی دیجیتال، همیشه در چینش متوازن و هدفمند این اجزا اتفاق میافتد.
شبکههای اجتماعی برای سئو مهم هستند؟ قطعا. اما چگونه؟
شما از هر صفحهای در وب، که به صفحهٔ مد نظرتان لینک بدهید برای سئو مهم است. اگر برند، آدرس وبسایت و هرگونه اطلاعات مرتبط با شما در شبکههای اجتماعی منتشر شود، برای سئو مهم خواهد بود. در هر کجای وب که منتشر شوید، برای سئو بیاهمیت نیست. اما چرا میگویند «شبکههای اجتماعی در سئو تاثیر ندارند» یا «تاثیر مستقیم ندارند».
شبکههای اجتماعی صفحات بسیاری دارند. تعداد صفحاتی که در زیرساخت فنی این وبسایتها ایجاد میشود، ارقام بسیار بزرگی هستند.
صفحات ایندکس شدهٔ آمازون در مقابل فیسبوک / حجیمترین وبسایت تجاری دنیا در برابر بزرگترین شبکهٔ اجتماعی / +۲ میلیارد صفحه اختلاف
غول بزرگی مثل موتور جستجوی گوگل هم این صفحات را به درستی کراول (Crawl) نمیکند. همیشه آخرین نسخه از صفحه را پیش خودش ندارد. و نمیتواند سیگنالهای سئو را به کیفیت همیشه، در صفحات دنبال کند. و اصلا تمایلی برای این کار ندارد.
واضح است که گوگل و بسیاری موتورهای جستجو، الگوریتمها و قواعدی برای عملکرد جستجوگرشان دارند. برای همین با رویش و گسترش شبکههای اجتماعی، سعی کردند آنها را در مسیر اهداف خودشان حفظ کنند. به زبان ساده، دخالت دادن آنچه در شبکههای اجتماعی اتفاق میافتد به وضعیت رتبهها، کار را خراب میکند و همه چیز را به هم میریزد.
اما این به معنای بیتاثیر بودن شبکههای اجتماعی در سئو نیست. به هیچوجه. برای سئو کردن هر وبسایتی، استفاده از شبکههای اجتماعی لازم است، یا لازم خواهد شد.
اگر ابتدای مسیر هستید، پیشنهاد من این است: هر کجا که میتوانید چیزی از خودتان منتشر کنید. در هر صفحهای که میتواند آدرس وبسایت، برند و اطلاعاتی از کسبوکار شما را به رایگان یا با هزینهٔ اندک منتشر کند، مطلبی بگذارید. شبکههای اجتماعی هم همینطور. این شبکهها میتوانند حتی با نام کسبوکار شما نباشند، اما اطلاعات شما را منتشر کنند.
در عین حال، اگر تنها روی شبکههای اجتماعی حساب کنید، میتواند بینتیجه باشد. گوگل، به خاطر حساب اینستاگرام پربازدید، اعتباری در نتایج جستجوی خودش برای شما قائل نمیشود.
در بازار موتورهای جستجو، نمونههایی از جستجوگر برای شبکههای اجتماعی وجود دارد. گوگل هم اصلا عقب نیست و جستجوهای خودش در شبکههای اجتماعی را پیشرفتهتر کرده است. در واقع، گوگل همیشه میداند که شما در شبکههای اجتماعی فعالیت دارید یا نه. و این را در نتایج جستجوی خودش قطعا تاثیر میدهد.
چرا تاثیرگذاری شبکههای اجتماعی در سئو موضوع بحث بوده است؟
مَت کاتس (Matt Cutts) معروف، در ۲۰۱۰ گفته بوده که گوگل از سیگنالهای شبکههای اجتماعی (Social Signals) برای رتبهبندی استفاده میکند.
از توجه به ساختار سیال وب در دو دههٔ گذشته، و گسترش شبکههای اجتماعی، به نظر با یک موضوع جاری طرف هستیم. و این میتواند معادلات را به هم بزند.
در مواردی شبکههای اجتماعی، اجازهٔ دسترسی به خزندههای گوگل نمیدهند. گوگل هم جدا از دیگر صفحات وب، به شکل ویژهای با صفحات اجتماعی برخورد میکند. فعالیت در شبکههای اجتماعی برای مصرف سئویی، باید با آگاهی از چگونگی تاثیرگذاری صورت بگیرد.
نمایش توییتهای دونالد ترامپ در صفحات جستجو / یکی از اشکالی که شبکههای اجتماعی و گوگل، به هم مرتبط هستند.
اصلا شما وبسایت دارید که چیزی را به واسطهٔ یک تجربهٔ کاربری خوب، عرضه و تبلیغ کنید. حتی اگر بنیاد خیریه داشته باشید، باز بدون تجربهٔ کاربری خوب، صدای شما شنیده نمیشود. موتور جستجوی گوگل، به عنوان یک سرویس، میخواهد واسطی باشد برای رساندن صفحات مرتبط به مخاطبی که به آن نیاز دارد.
واضخ است که در تجربهٔ کاربری، کاربر مرکزیت دارد. متخصصان تجربهٔ کاربری بهتر میدانند، اما از نظر من، تجربهٔ کاربری چتر بزرگی روی موجودیت یک کسبوکار میاندازد.
در تجربهٔ کاربری وب، و ارتباط مشخص آن با سئو، شما باید به سوالات فرد جستجوگر پاسخ بدهید و او را به پاسخهای متناسب برسانید. تجربهٔ کاربری در سئو، یعنی چیزی که جستجو شده را به بهترین و کاملترین و قابلاستفادهترین صفحهٔ مناسب برسانید. و حتی با درکِ «قصد جستجو / Search Intent»، به سوالات پس و پیش آن هم پاسخ دهید.
حوزهها و اِلِمانهای مرتبط بسیاری در تجربهٔ کاربری وجود دارند که به سئو مرتبط هستند. طراحی رابط کاربری، محتوا، معماری وبسایت، لینکدهی، دسترسیپذیری، نمایش و وضعیت موبایل، تنها برخی از آنها هستند.
نه بک لینک خریدن مرده است و نه بک لینک ساختن. بک لینک همچنان مهمترین فاکتور اعتباردهی گوگل به وبسایتهاست. چگونگی و کیفیتسنجی أن، با آپدیتهای الگوریتمی تغییر کرده و پیچیدهتر شده است. اما هرگز به معنای کم رنگ شدن تاثیر بک لینک نیست.
لینک سازی، استراتژیها و تکنیکهای بسیاری دارد. در اینجا، مفهوم استراتژی لینک سازی را مرور میکنم و یکی از تکنیکها را تشریح میکنم. بسته به وضعیت رقابت و وبسایت شما، ممکن است اجرای همین روش، به تنهایی شما را به هدف برساند.
بررسی تناسب افزایش عددی دامنههای لینکدهنده با افزایش ترافیک ورودی.
استراتژی لینک سازی
برای لینک سازی به تحقیقات اولیه نیاز دارید. باید بدانید رقبا چه تعداد بک لینک و با چه کیفیتی دارند. ابزارهای بسیاری قابل استفاده هستند. Ahrefs، Semrush، Majestic و Moz شاید معروفترین باشند. پس از تخمین تعداد بکلینکها، کیفیت آنها را با سنجههایی مثل تعداد C-Blocks IPs، Referring Domains و متریکهایی مثل Trust Flow و Citation Flow در وبسایت مجستیک، بررسی کنید.
تحقیقات باید تعداد و کیفیت بکلینکهای مورد نیاز شما را مشخص کند. همچنین باید بدانید در چه بازهای و با چه ریتمی، بکلینکها را افزایش دهید. باید انواع بکلینکها را بشناسید و بدانید چه تعداد از کدام نوع و در چه زمانی نیاز دارید.
استراتژی لینک سازی، نقشهٔ راهی برای تمام تکنیکهای اجرایی خواهد بود.
لینک سازی شبکهای (شبکهٔ وبلاگهای اختصاصی / Private Blog Network / PBN)
لینک سازی شبکهای، به اندازهٔ خود سئو عمر دارد. بله. میتوان با ایجاد شبکهای از لینکدهی، به وبسایت هدف اعتبار تزریق کرد.
در سالهای ابتدایی سئو، اهل فن، با تهیهٔ یک سرور، یک اسکریپت و تعدادی دامنه، وبسایتهایی میساختند که تنها هدفشان، لینک دادن به وبسایت مقصد بود. آن زمان، کیفیتسنجی بکلینکها، به خوبی و پیچیدگی الان نبود. بنابراین وبسایتهای بسیاری با استفاده از یک فرمول تکراری، رتبه میگرفتند و کسی هم جلودارشان نبود.
اما این قصه، سالهاست به پایان رسیده است. دیگر شبکهٔ «وبلاگهای» اختصاصی عبارت درستی نیست. شاید شبکهٔ «صفحات» اختصاصی صحیحتر باشد. اکنون میتوان با مدلسازی لینکدهی و ایجاد صفحات گوناگون در وبسایتهای مختلف، شبکهٔ مفیدی ایجاد کرد.
اما تقریبا هیچ کس نمیتواند با تعدادی وبسایت خالی از محتوا، به هدفش برسد. بیشترین تعداد پنالتیها (Manual Actions) بر وبسایتها، به دلیل استفاده از بکلینکهای اسپم رخ میدهد. بنابراین اگر آشنایی تخصصی با موضوع ندارید، تقلیل دادن سئو به لینک گرفتن از وبلاگهای شبکهای، میتواند به قیمت پنالتی شدن و از دست رفتن دامنهٔ شما تمام شود.
در عین حال، این شبکهها هنوز نمردهاند. من شخصا برای ۶ ماههٔ اول وبسایت، هیچگاه بدون استفاده از این شبکهها سئو را شروع نمیکنم. و گاهی به عنوان یک تکنیک بلند مدت هم از آنها استفاده میکنم.
چگونگی ارتباط این شبکه، مشخصات فنی وبسایتها و شیوهٔ لینکدهی، برخی از مواردی هستند که باید در ایجاد شبکهٔ صفحات اختصاصی مورد توجه باشند.
یک مدل نسبتا پیشرفته از شبکهٔ لینکدهی
جریمههای گوگل
وبسایتها به خاطر محتوای تکراری (Duplicate Content)، زیرساخت فنی نامناسب یا کیفیت پایین محتوا پنالتی یا جریمه نمیشوند.
اغلب اوقات دیدهام که کاهش اعتبار وبسایت، با پنالتی اشتباه گرفته میشود.
پنالتی گوگل در واقع به حالتی گفته میشود که گوگل، وبسایت را مقایر با قواعد و آییننامههای خودش (WebmasterGuidelines) میبیند. و یک اپراتور، به صورت دستی (Manual Action)، وبسایت شما را جریمه میکند. در این حالت، پیغام مشخصی در گوگل سرچ کنسول وجود خواهد داشت که این مورد را اعلام میکند. وبسایت پنالتی شده، به کلی از نتایج جستجو حذف میشود و باید پس از یافتن و رفع مشکل، درخواست بازبینی برای گوگل ارسال کند.
نمونهای از پیام دریافتِ جریمهٔ دستی در گوگل سرچ کنسول
در حالت بعدی، وبسایت شما به دلیل رعایت نکردن اصول سئو، یا عدم تطابق با آپدیتهای جدید، مورد کملطفی گوگل قرار میگیرد. مثلا وبسایت، صفحات تکراری بسیاری دارد که باعث شده چرخهٔ اعتبار در آن با مشکل مواجه شود. گوگل شما را به این دلیل، جریمه نمیکند، بلکه شما هستید که شرایط مناسب را ایجاد نکردهاید. در این میان اگر به شکل اصولی پیش نرفته باشید، ممکن است آپدیتی از راه برسد و اوضاع را بدتر کند.
یکی از موارد رایج که موجب جریمههای دستی میشود، سیگنالهای اسپم در رابطه با بکلینکهاست. بنابراین، بسیار مهم است که بدانید دربارهٔ لینکسازی چه میکنید.
از بکلینکسازهای رایگان استفاده نکنید. اگر نتیجهای داشته باشند، مثبت نیست.
رپورتاژ برای سئو
خرید و درج رپورتاژ آگهی، ممکن است به قصد افزایش آگاهی از برند، جذب مخاطبان مستقیم یا اهداف دیگر اتفاق بیفتد. بهترین نسخه، همسو کردن این اهداف با یکدیگر است.
اما از بُعد فواید مستقیم سئویی در رپورتاژها، تقریبا چیزی به جز بک لینک وجود ندارد.
در این رابطه، اشتباه رایجی در وب فارسی رخ میدهد.
بسیاری وبسایتها به قصد سئو، رپورتاژهای خود را در وبسایتهای بسیار گران یا رسانههای اسمدار منتشر میکنند؛ بدون آنکه مقاصد بازاریابی موازی داشته باشند. به زبان دیگر، اگر تنها قصد شما از درج آگهی، بهبود رتبهها در گوگل است، همیشه نیاز نیست رپورتاژها را در ایسنا، خبرآنلاین، الف و وبسایتهای گران منتشر کنید. هرچند بک لینک از وبسایتهای برند شده در گوگل، مزایای خودش را دارد.
شرایط صفحات وبسایت ناشر و سنجههای مرتبطی برای تصمیمگیری وجود دارند. نیازی نیست گرانترینها را انتخاب کنید. تقریبا ارتباط مستقیمی به کیفیت و میزان اثرگذاری نخواهد داشت.
برخی از سنجههای مورد استفادهٔ من، برای کیفیتسنجی بکلینک وبسایتها
چند توصیهٔ کوتاه قبل از خرید رپورتاژ
– رپورتاژها باید به شکل بسته، اما در یک ریتم متناسب منتشر شوند.
– هیچگاه ابتدای پروسهٔ سئو، بهترین زمان برای انتشار رپورتاژ نیست.
– شرایط فنی وبسایت و متن رپورتاژ فوقالعاده مهم هستند و میتوانند سرنوشتساز باشند. اگر وبسایت به درستی در دسترس گوگل نباشد، اعتبار را بیهوده یا با حداقل بهرهبرداری تزریق خواهید کرد.
– معمولا هیچ بستهٔ از پیش آمادهای، دقیقا نیاز شما را برطرف نخواهد کرد.
– تعداد، ابدا ارجحیت ندارد. اصلا وارد کردن ناگهانی حجم بالایی از بک لینک به وبسایت، میتواند کشنده باشد.
– کیفیتسنجی وبسایتها ممکن است کمی سخت باشد. اگر گیج شدید، با بررسی رقبا آغاز کنید.
– بدون درک سنجهها و فاکتورهای معنادار، قادر به کیفیتسنجی دقیق نخواهید بود.
بسته به منابع مختلف، تعاریف متفاوتی برای محتوا وجود دارد. در کسبوکارهای ایرانی هم، محتوا و تیم محتوا تعریف واحدی ندارد. در زیر تعریف «محتوا» و «بازاریابی محتوا» را از دو منبع آوردهام.
تعریف محتوا از وبسایت Business Dictionaryتعریف بازاریابی محتوا از وبسایت Content Marketing Institute
اما محتوا، اینجا برای من از زاویهٔ نیازی که سئو به آن پیدا میکند، معنا دارد. در واقع محتوا در خدمت سئو منظور من خواهد بود.
من به هر آنچه که در فرمها و فرمتهای متفاوت، در صفحات وب منتشر شوند، محتوا میگویم. محتوا میتواند متنی باشد یا ویدئویی. عکس، اینفوگرافیک، صوت یا هر فرم دیگری که این روزها ساخته میشود.
واضح است که برای سئو به محتوا نیاز دارید. نمیتوانید مخاطب را به ناکجا هدایت کنید. حتی وقتی همه چیز مهیا باشد، هیچ پیشرفتی بدون محتوا پایدار نخواهد بود.
گوگل، محتوا را به معنای کیفیت ژورنالیستی یا نثر روان آن نمیشناسد. و به نوعی، میشناسد! به این معنا که گوگل مستقیما به معنای کلمات و هدف محتوای شما اهمیت نمیدهد. بلکه، بر اساس برخورد و رفتار کاربر، سنجههای عددی مرتبط با کیفیت محتوا را درک میکند. سنجههای مرتبط بسیاری وجود دارند، اما برای من، هر سنجهای که در ابزارهای خود گوگل وجود دارد، ارزش توجه خواهد داشت. این که مخاطب چه مدت در صفحه میماند، چه میکند و از آنجا به کجا میرود، اهمیت حیاتی در کیفیتسنجی محتوای صفحه دارد.
من اینطور فکر میکنم که کیفیت در مقابل کمیت صفحات اولویت بسیار بیشتری دارد. اما اگر وب را یک فضای بیانتها در نظر بگیرید، هر چه تعداد صفحات هدفمند بیشتری داشته باشید، نمایندههای بیشتری برای حضور و بروز در این فضا خواهید داشت.
بهبود محتوای موجود
یکی از شیرینترین تکنیکهای سئو برای من، بهینهسازی صفحات موجود وبسایتهاست. شاید چون نتیجهٔ بسیار سریعی دارد.
برای این کار، صفحات مهم وبسایت را دستچین کنید. میتوانید از گوگل آنالیتیکس یا سرچ کنسول گوگل برای این کار کمک بگیرید. در بخش «Behavior» و زیرشاخهٔ «Site Content» گوگل آنالیتیکس میتوانید صفحات را با فیلترها و شرایط مد نظر فهرست کنید. تعداد بازدید (Pageview) و نرخ پرش (Bounce Rate) شاید مهمترین فاکتورهای سنجش باشند. بهترین صفحات را پیدا کنید.
پربازدیدترین صفحات وبسایت یک شرکت تولیدی در بازهٔ دو ماهه / گوگل آنالیتیکس
بر اساس نتایج جستجو، هر صفحه را با صفحات رقیب در دیگر وبسایتها مقایسه کنید. هر چه میتوانید صفحهٔ خودی را کاملتر کنید. اگر در صفحهٔ رقیب ویدئو وجود دارد، شما هم باید داشته باشید. اگر متن طولانی دارد، معمولا شما هم باید داشته باشید. و به همین ترتیب. کاری کنید که هیچ صفحهای از شما کاملتر نباشد. به این ترتیب، یکی از بزرگترین بهانههای بیتوجهی را از گوگل گرفتهاید.
ایجاد محتوای جدید
محتوای جدید باید بر اساس نیاز کسبوکار و مبتنی بر تحقیق صورت بگیرد. تحقیق کلمات کلیدی بخشی از این تحقیقات است. به قصد جستجو (Search Intent) توجه کنید و صفحات را موضوعبندی شده تصور کنید.
هر صفحه باید یک موضوع داشته باشد. مثلا موضوع اصلی این صفحه، ۷ سرفصل راهبردی در مدیریت سئو نامگذاری شده است. من با تحقیق و بر اساس دانستههای خودم، تلاش کردهام قصد کاربر را حدس بزنم و محتوای غنیتری تولید کنم. مثلا در انتها، فهرستی از منابع آوردهام. یا در ابتدا توضیحات ضروری که تصور کردهام مفید هستند را آوردهام.
شما میتوانید بر مبنای جستجوی مخاطب، زنجیرهای از نیازهای محتوایی را درم کنید و به آنها پاسخ بدهید. صفحات را بر این اساس ایجاد کنید و دائما به روز کنید. وبسایتی که محتوای مرده دارد، کارکرد مردهای خواهد داشت.
«راهاندازی» یا «بهبود وبسایت فعلی» دو مسیر متفاوت خواهد بود. اینجا شاید مهمترین موضوع، انتخاب «سیستم مدیریت محتوا/Content Management System» باشد.
سیستم مدیریت محتوا/CMS: این سیستمها، زیرساختهای نرمافزاری برای تولید، ویرایش و انتشار محتوای وبسایتها هستنند.
الف) راهاندازی وبسایت جدید
اگر کسبو کار تازهای را آغاز میکنید که محتوای وبسایت، بالاترین اولویت را دارد، از وردپرس استفاده کنید.
انتخاب زیرساخت فنی مناسب، موضوعی خارج از این مقاله است. زیرساخت فنی، میتواند مبتنی بر زبانهای برنامهنویسی گوناگون و ساختارهای فنی متفاوت باشد. انتخاب این مشخصات، قطعا شامل فاکتورهای بسیاری خواهد بود. اما اگر وبسایت شما میتواند با نسخهٔ سادهای از وردپرس فعالیتهای اصلی و کلیدی خودش را آغاز کند، حتما به آن فکر کنید.
از خوبیهای وردپرس گفتن، بحث مفصل دیگری میطلبد. اما اگر اهمیت زمان را در نظر بگیریم و به بهروزرسانیهای آتی فکر کنیم، در بسیاری موارد، انتخاب گزینههایی غیر از سیستمهای مدیریت محتوای آماده، میتواند اشتباه هزینهساز و مهلکی باشد.
حتی اگر کسبوکار، به زیرساختهای فنی پیچیدهای نیاز داشته باشد که وردپرس از پس آن بر نمیآید، میتوان به نسخهٔ اولیه فکر کرد. یک نسخه از وبسایت که پس از مدتی، با زیرساخت دیگری جایگزین میشود. اینگونه میتوان با یک فاصلهٔ اندک، نسخهٔ جدیدی را مبتنی بر بازخوردها و دادههای به دست آمده تولید کرد. در شرایطی که کسبو کار، علم دقیقی از نیازهای فنی خود دارد، باز میتوان با وردپرس آغاز کرد و به طور موازی، زیرساخت فنی را توسعه داد.
نکاتی که در بخش «بهبود وبسایت فعلی» آمده است در زمان راهاندازی، باید به شکل دیگری مورد توجه قرار بگیرند. راهاندازی یک وبسایت با امکانات مورد نیاز برای سئو میتواند گزینهٔ هزینهسازی باشد. اما وردپرس، به عنوان بهینهترین و پر امکاناتترین سیاِماِس رایگان، از ابتدا از در دوستی با موتورهای جستجو وارد میشود. و بسیاری مشکلات سئویی موجود در سایر سیستمها را ندارد.
اگر از سطح برنامهنویسی و طراحی/توسعهٔ وبسایتهای ایرانی، میانگین بگیریم، قطعا به این نتیجه میرسیم که راهاندازی یک وبسایت وردپرسی بدون کوچکترین تنظیمات و فعالیتی، نتیجهٔ سئویی بهتری نسبت به اغلب وبسایتها خواهد داشت. چه هزینههای زمانی و مالی که در مسیر تولید سیستم مدیریت محتوای اختصاصی، باعث فلج شدن فعالیتهای بازاریابی نشده است.
دادههای Builtwith از وبسایتهای وردپرسی در دنیا / بیش از ۲۷ میلیون وبسایت فعال
برای مثال، وبسایتهای کاله یا زر ماکارون طراحی و کاربری خوبی دارتد. که با وردپرس ساخته شدهاند. هرچند نکات مربوط به سئو، در آنها چندان لحاظ نشده است. از سایتهای وردپرسی فوقالعاده بهینه شده برای سئو، نمونههای خارجی زیادی وجود دارد. مثلا WP Beginner، Yoast، Variety یا TechCrunch.
انتخاب دامنه و سئو
دامنهٔ مورد نظرتان را به خاطر سئو کنار نگذارید. این که یک دامنه، حاوی کیورد مرتبط با کسبوکار شما باشد، میتواند به شکل بسیار جزئی اهمیت داشته باشد. اما انتخاب دامنه ابعاد بزرگتری دارد که کفهٔ سنگینتری برای تصمیمگیری ایجاد میکنند.
ولی رعایت کردن چند نکته از لحاظ سئویی مفید خواهد بود:
– کوتاهی دامنه: هر چه ممکن است دامنه را کوتاه انتخاب کنید.
– پینگیلیشنویسی و دامنههای فارسی: به جز نام برند، کلمات را به هیچوجه پینگیلیش به کار نبرید. استفاده از دامنههای فارسی به طور کلی توصیه نمیشود. از دید سئویی، هر زبانی به جز انگلیسی، انتخاب اشتباهی برای دامنه به نظر میرسد.
– خط فاصله: حتیالامکان از خط فاصله (-) استفاده نکنید. اما اگر دامنه با خط فاصله بهتر خوانده میشود، میتوان چشمپوشی کرد و اهمیت بالایی ندارد.
– پسوند دامنهها: با استفاده از پسوندهای بسیار جدید مثل Business و Doctor، ممکن است مشکلاتی در ابزارهای سئو داشته باشید که قطعا به مرور برطرف خواهند شد. اما پسوند دامنهها اولویت چندانی برای سئو ندارند.
پسوند .com مطمئنترین انتخاب به نظر میرسد. اما دامنههای محلی هیچ مشکلی ندارند. در زمانی که وبسایتهای چندزبانه یا با مخاطبان غیر ایرانی دارید، ممکن است استفاده از .com انتخاب درستتری باشد.
– سابدامنهها: به طور کلی به جای سابدامنهها، از فولدرها استفاده کنید. استفاده از سابدامینها میتواند پیچیدگیهای آماری و عملیاتی برای سئو ایجاد کند. بنابراین بهتر است از mehdi.com/blogs به جای blog.mehdi.com استفاده شود.
– سن دامنه و خرید دامنههای قدیمی: هیچگاه به خاطر سئو، دامنههای قدیمی را نخرید. سن دامنه مهم است و در برخی موارد، فاکتور مهمی محسوب میشود. اما عمر دامنه، یکی از حدودا ۲۰۰ فاکتور سئو است. از طرفی ممکن است دامنهٔ مشکلداری بخرید که امکان استفاده از آن را نداشته باشید.
تعداد و پراکندگی دامنهها در اینترنت / ۲۸ اسفند ۹۸ / دادهها از Domain Name Stats
ب) بهبود وبسایت فعلی
ارزشش را دارد؟ به این سوال پاسخ بدهید و از یک متخصص مشورت بگیرید. برخی اوقات، راهاندازی وبسایت جدید گزینهٔ منطقیتریست.
اگر تصمیم بر بهبود وبسایت فعلی گرفتید، میتوانید این فهرست را مد نظر قرار دهید:
ساختار لینکها / URL Structure
سرعت وبسایت / Page Speed
نسخهٔ موبایل با یا بدون اَمپ (Mobile Version / Accelerated Mobile Pages)
نقشهٔ سایت / HTML and XML Sitemap
لینکدهی داخلی / Internal Linking
دادههای ساختار یافته / Structured Data
بهینهسازی تصاویر و تگ جایگزین / Image Optimization and Its Alt Tag
متا تگها / Meta Tags
تگهای اِچ/ H Tags
تگ نو-ایندکس / No-Index Tag
محتوا یا صفحات تکرای / Duplicate Content or Pages
لینکهای شکسته / Broken URLs
بررسی ریدیرکت دامنه/ Domain Address Redirect
بررسی ریدیرکتهای صفحات / Page Redirects
فایل دستورها به روبوتها / Robots.txt File
تگ کَنونیکال / Canonical Tag
گواهی اِساِساِل / SSL Certificate
+ گوگل سرچ کنسول و آنالیتیکس / Google Analytics and Search Console
بدون تحقیق شروع نکنید. غرق تحقیقات هم نشوید. دادههای مورد نیاز برای تخمینهای زمانی، بودجهبندی، اولویتبندی و انتخاب تکنیکها از نتایج این تحقیقات خارج میشود. باید بدانید هدف چیست و در رقابت با دیگران، بهینهترین، منطقیترین و سریعترین روش دستیابی به آن چگونه است. تحقیقات هیچگاه متوقف نمیشود، اما بسته به اندازهٔ رقابت، ۳ تا ۱۰ روز را برای تحقیقات اولیه اختصاص دهید.
الف) تحلیل و تحقیق دربارهٔ رقبا / Competitors Research
بدون مشاهدهٔ رقبا نمیتوان استراتژی ورود را پیدا کرد. همیشه، و در سختترین حوزهها نیز موقعیتهای بسیاری وجود دارند.
با کلمات کلیدی مد نظرتان، تمام رقبا را بررسی کنید و سنجههای (Metrics) عددی آنها را در یک فایل اکسل گردآوری کنید. نیاز نیست روزها وقت صرف کنید. تحقیقات، چاهِ چالهمانندی است که ته ندارد. مهمترینها را بررسی کنید و شرایط آنها از لحاظ حجم محتوا و وضعیت بکلینکها بسنجید.
میتوانید با ابزارهای ساده و رایگان، وضعیت رقیب را بسنجید. سنجههای مورد توجه شما میتواند متفاوت باشد. اما در نهایت باید میزان اعتبار سئویی و شیب پیشرفت آنها را درک کنید. از سنگینی رقابت نترسید! همیشه جای خالی هست. با کیورد رسیرچ یا تحقیق کلمات کلیدی میتوان آنها را پیدا کرد.
قسمتی از تحقیق در مورد رقبای یک بازار اینترنتی
ب) تحقیق کلمات کلیدی / Keyword Research
هیچگاه بر مبنای دانستهها و تصورات خود کلمات کلیدی هدف را انتخاب نکنید.
تحقیقات کلمات کلیدی کمک میکند بفهمید چه کلماتی بیشترین بازدیدکننده را خواهند داشت. همچنین میفهمید کدام گروه از کلمات، بیشترین تعامل منفعتساز را دارد. از همه مهمتر، کلمات هدف را برای آغاز کار پیدا میکنید. کلماتی که به طور منطقی دسترسپذیر هستند. این کلمات آغازگر مسیر به سمت کلمات بزرگتر خواهند بود.
معمولا کیوردهای چند کلمهای برای آغاز انتخاب میشوند. کیوردهایی که غالبا نمیتوان بدون تحقیق، تصور کرد. بنابراین اگر متخصص سئوی شما میگوید کلمات مناسبتری برای هدفگیری سراغ دارد، بدون منطق اصرار نکنید، و دادهها را ملاک قرار دهید.
ابتدا فهرستی از کلمات انبار کنید. سپس آنها را خوشهبندی و اولویتبندی کنید.
برای انبار کردن، کلمات میتوانید بسیار ساده و بدون هیچ ابزاری شروع کنید. گوگل را با آیپی کشور مورد رقابت، (و در Incognito گوگل کروم یا Private Window موزیلا) باز کنید. عبارت را در کادر جستجو وارد کنید ولی سرچ نکنید. ابتدا فهرست کلمات پیشنهادی را بدون درج فاصله، و در دو نوبت دیگر با قرار دادن یک فاصله در ابتدا و انتهای عبارت، در یک اکسل گردآوری کنید. هر کدام از سه حالت، یک مجموعه کلمات متفاوت نمایش میدهد. سپس پیشنهادهای پایین صفحه را اضافه کنید. این کار را بسته به گستردگیِ حوزهٔ رقابت، با کلمات کلیدی بیشتری تکرار کنید و انباری از کلمات کلیدی ایجاد کنید.
جستجوهای مرتبط
فاصله در انتها
فاصله در ابتدا
بدون فاصله
برای خوشهبندی / Clustering، باید بدانید قصد کاربر از جستجو (Search Intent) چیست؟ در سئو میگویند که جستجوها از یک نظر، در ۴ گروه تقسیم میشوند. جستجوهایی با کلمات کلیدی تجاری (Commercial)، معاملاتی (Transactional)، راهبری/برند محور (Navigatinal/Branded) و اطلاعاتی (Informational).
– معاملاتی / Transactional Keywords: به قصد خرید جستجو میشوند. نرخ تبدیل بالایی دارند. مثل: خرید طلا، خرید کفش اسپرت مردانه سفید.
– تجاری / Commecrial Keywrods: به قصد تحقیق خرید یا یک تعامل تجاری جستجو میشوند. نرخ تعامل و تبدیل به نسبت بالایی دارند. مثل: کفش اسپرت، لباس زنانه، قیمت میلگرد.
– اطلاعاتی / Informational Keywords: به قصد کسب اطلاعات جستجو میشوند. نرخ تبدیل به نسبت پایینی دارند. مثل: چگونه آیفون ۷ را آپدیت کنم، موزامبیک کجاست، آموزش استفاده از اینستاگرم.
– راهبری یا برند محور / Navigational or Branded Keywords: به قصد پیدا کردن صفحهٔ مرتبط با یک برند جستجو میشوند. برای وبسایتهایی به جز صاحب برند، نرخ کلیک پایینی دارند. مثل: سایت سازمان سنجش، مایکروسافت، اینستاگرام.
تعداد کیوردها، به تفکیکِ قصدِ جستجو، چنین تناسبی دارد. همیشه تعداد کیوردهای اطلاعاتی از معاملاتی یا تجاری بیشتر است.
بین کلمات معاملاتی و تجاری، مرز باریکی وجود دارد که تشخیص را کمی سخت میکند. اما یک آزمایش ساده وجود دارد. کیورد را در گوگل جستجو کنید. نتایج را بررسی کنید و چند مورد را باز کنید. صفحات دیگر وبسایتها نشان میدهد که کلمهٔ کلیدی شما جزء کدام گروه است. مثلا اگر نتایج شامل صفحات مجلات بود، احتمالا کیورد شما، اطلاعاتی است. یا اگر صفحات فروشگاهی را مشاهده کردید، میتواند تجاری یا معاملاتی باشد.
وقتی قصد و قرض کاربر را درک کردید، بر مبنای منفعتی که کلمات مختلف ممکن است داشته باشند، آنها را خوشهبندی کنید. سپس موضوع جستجو را مد نظر قرار دهید. در ترکیب این دو فیلتر، خوشههای جدیدی از کلمات کلیدی ایجاد کنید.
برای اولویتبندی،بر اساس توان فنی و سختی رقابت، کلمات را انتخاب کنید. سختی کلمات را با ابزارهایی مثل گوگل تِرِندز (Google Trends) میتوان پیدا کرد. همیشه با کلمات کلیدی بلند (Long Tail Keywords) شروع کنید.
از نتایج این تحقیقات یک داشبورد کلمات کلیدی ایجاد کنید که در نسخههای اولیه میتواند بسیار ساده باشد. هدفگذاری تمام فعالیتهای شما، بر اساس این داشبورد صورت میگیرد.
نمونهای از خروجی kwfinder / مورد نیاز برای داشبورد کیورد ریسرچ / یک آژانس تبلیغاتی